جستجو در مقالات منتشر شده



مریم اسدپورکردی، حمید امیرنژاد، فواد عشقی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: دستیابی به رشد اقتصادی بالا یکی از اهداف توسعه‌ای در کشورها می‌‌باشدکه ارتباط مستقیمی با کیفیت محیط زیست دارد، چرا که افزایش رشد اقتصادی منجر به افزایش فعالیت‌های کشاورزی، صنعتی ، آلاینده‌های محیطی و استفاده بیشتر از منابع‌‌طبیعی کمیاب شده است که هر دو به معنای کاهش کیفیت محیط‌‌زیست خواهد بود. اما مسیر اقتصاد دانش بنیان مسیری است که هم توسعه اقتصادی را به‌‌دنبال دارد و هم آفت‌های توسعه صنعتی متداول را ندارد. لذا توجه به اقتصاد دانش‌‌بنیان می‌‌تواند در مسیر توسعه‌‌ی پایدار حائز اهمیت باشد. 
مواد و روش‌‌ها: با توجه به اهمیت اقتصاد آگاهی از میزان انتشار آلودگی، تحقیق حاضر به بررسی چهار شاخص اقتصاد دانش‌‌بنیان معرفی شده توسط بانک جهانی شامل اقتصادی، نوآوری، فناوری و آموزش بر انتشار سه آلاینده‌‌ی مهم CO۲، CH۴ و  N۲O می‌‌پردازد. برای رسیدن به این هدف از داده‌‌های ۸ کشور درحال توسعه اسلامی (دی ۸) برای دوره زمانی ۲۰۰۰ الی ۲۰۱۹ استفاده شده  است. در این مطالعه  روش حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) جهت برآوردها و برای بررسی تاثیر زیرشاخص‌‌ها بر میزان انتشار آلودگی کشور ایران  از شبکه‌‌های عصبی مصنوعی استفاده گردید. 
یافته‌‌ها: نتایج مدل DOLS نشان داد که در هر سه مدل انتشار آلودگی، شاخص‌‌ فناوری اطلاعات و شاخص‌‌ نوآوری اثر منفی و معنی‌‌داری و شاخص آموزش اثر مثبت و معنی‌‌داری بر انتشار آلودگی داشته است، اما شاخص اقتصادی اثر معنی‌‌داری بر انتشار آن نداشته است. نتایج شبکه‌‌های عصبی برای ایران نشان داد که در هر سه انتشار آلودگی زیر شاخص‌‌های اقتصادی و نوآوری اثر منفی بر میزان انتشار داشته است که در بین آن‌‌ها زیرشاخص کنترل فساد اثر بزرگتری بر انتشار آلودگی داشت. 
نتیجه‌‌گیری: نتایج نشان داد در بین چهار شاخص ذکر شده، شاخص نوآوری کشش بیشتری نسبت به سایر شاخص‌‌ها بر انتشار آلودگی دارد. لذا پیشنهاد می‌‌شود سرمایه‌‌گذاری بیشتری در جهت استفاده از نوآوری‌‌ها در ایران و سایر کشورهای عضو دی۸ انجام پذیرد. همچنین با توجه به نتایج شبکه‌‌های عصبی برای ایران، پیشنهاد می‌‌شود توجه بیشتر و مدیریت صحیح‌‌تر درکنترل فساد، کیفیت مقررات و همچنین بالا بردن رشد اقتصادی کشور در جهت کاهش انتشار آلودگی صورت پذیرد. 

 


فرهاد فعله‌گری، ستاره یداللهی، رضا شافعی، فرهاد وفایی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و هدف
: امروزه بین‌المللی سازی کسب‌ و کارهای کوچک به عنوان یک عامل اصلی در توسعه اقتصادی و رشد واحدهای اقتصادی به شمار می‌آید. بین‌المللی سازی برای توسعه اقتصادی، رفاه کشورها و کسب شهرت بین‌المللی، سودمند بوده و به‌عنوان یک گزینه استراتژیکی مهم برای رشد واحدهای اقتصادی کوچک می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه راهبردهای بین‌المللی سازی با طبقه‌بندی ساختاری شرکت‌های دانش‌بنیان است. 
مواد و روش‌ها: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر راهبرد جزو تحقیقات کمی می‌‌باشد. با توجه به نحوه جمع‌آوری داده‌ها، پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران ارشد، مدیران میانی و مسئولین بازاریابی شرکت‌‌های دانش‌‌بنیان استان کردستان است. ابزار نمونه‌برداری پرسشنامه استاندارد بود که بعد از انجام روایی صوری، به کمک نرم‌افزار PLS روایی سازه آن مورد تایید قرار گرفت. پایایی به کمک آلفای کرونباخ محاسبه و تائید شد. برای بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش از رگرسیون چندگانه و مدل ساختاری استفاده گردید.
یافته‌ها: در آزمون مدل مفهومی پژوهش توسط نرم افزار PLS  ضریب مسیر برابر (۰/۹۱۴) به دست آمده است که نشان‌دهنده تأثیر مثبت و مستقیم  راهبردهای بین‌المللی سازی بر طبقه‌بندی ساختاری است و با توجه به آماره  t (۶/۰۳۵) در سطح ۹۵ درصد راهبردهای بین‌المللی‌‌سازی با طبقه‌بندی ساختاری شرکت‌های دانش‌بنیان رابطه معنا‌‌داری دارد و این فرضیه مورد پذیرش واقع شده است. 
نتیجه‌‌گیری: نتایج بدست آمده تائید‌‌کننده رابطه معنی‌دار و تأثیرگذاری نقش راهبردهای بین‌المللی سازی با طبقه‌بندی ساختاری شرکت‌های دانش‌بنیان است و در میان ابعاد متغیر راهبردهای بین‌المللی سازی، بیشترین اثر را بین‌المللی سازی در بُعد درونی بر روی طبقه‌بندی ساختاری شرکت‌های دانش‌بنیان دارد. 

مسعود تقی پور کندسر، دنیا بایزیدنژاد، عماد ولی زاده،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و هدف
: بخش کشاورزی یکی از مهم‌‌ترین بخش‌‌های اقتصادی هر کشور است که در ایران دارای مزیت‌‌های مهمی چون تنوع زمین، نیروی کار ارزان و نیاز کمتر به فناوری‌‌های پیچیده برای تولید انواع محصولات در فصول مختلف سال است. لذا تقویت آن به منظور توسعه اقتصادی، اشتغال و افزایش صادرات غیرنفتی بسیار ضروری است. هدف مقاله بررسی عوامل موثر بر تجارت محصولات کشاورزی بین ایران و فدراسیون روسیه با استفاده از مدل جاذبه است.
مواد و روش‌ها: در این پژوهش، ابتدا آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق پایگاه‌‌های اینترنتی بانک مرکزی و بانک جهانی برای دوره زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ جمع‌‌آوری گردید. سپس به منظور بررسی عوامل تأثیرگذار بر حجم تجارت دوجانبه محصولات کشاورزی ایران و روسیه مدل جاذبه تعمیم‌یافته مورد استفاده قرار گرفت. پیش از برآورد مدل، ابتدا پایایی متغیرها از طریق آزمون لوین-لین و چو بررسی شد و سپس مدل جاذبه به روش داده‌‌های تابلویی برآورد گردید. در این مطالعه داده‌‌ها به‌صورت مجزا برای بخش صادرات، واردات و سپس برای کل تجارت (صادرات+ واردات) به‌کار برده شد تا اثرات متغیرهای مختلف بر روی هر بخش مشخص گردد. در نهایت نتایج آزمون هاسمن مورد بررسی قرار گرفت تا مناسب‌‌ترین بخش به منظور تحلیل نتایج انتخاب گردد. 
یافته‌ها: نتایج آزمون لوین-لین و چو نشان داد که همه متغیرها معنی‌‌دار و داده‌‌های تابلویی ایستا هستند. همچنین نتایج تخمین مدل جاذبه برای سه بخش مورد بررسی بر اساس آماره F محاسباتی معنادار شد. در نتیجه فرضیه صفر رد شد، به این معنا که عرض از مبدأهای مقاطع مختلف با هم متفاوت می‌‌باشند و باید از روش داده‌‌های تابلویی برای بررسی استفاده شود. نتایج آزمون هاسمن برای صادرات، واردات و تجارت به ترتیب برابر با ۰/۰۲۱۴، ۰/۴۳۵۹ و ۰/۰۰۰ محاسبه شد، که بر این اساس تخمین تجارت برای تحلیل نتایج انتخاب گردید. همچنین نتایج حاصل از برآورد مدل جاذبه بخش تجارت نشان داد ضریب متغیر حاصلضرب تولید ناخالص داخلی دو کشور که بیانگر اندازه اقتصادی می‌‌باشد عامل مهمی برای حجم تجارت دوجانبه ایران و روسیه است. همچنین مسافت، نرخ ارز واقعی و متغیر مجازی عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا از عوامل موثر بر حجم تجارت دوجانبه محصولات کشاورزی ایران و روسیه به شمار می‌‌روند. 
نتیجه‌گیری: به طور کلی افزایش تولید ناخالص داخلی دو کشور باعث افزایش تجارت دوجانبه محصولات کشاورزی ایران و فدراسیون روسیه شد. لذا پیشنهاد می‌شود که در تصمیم‌گیری‌های سیاستگذاران در زمینه عضویت در سازمان‌ها و موافقت‌نامه‌های تجاری به خصوص در حوزه کشاورزی تدابیری اتخاذ گردد. 

 

سیما شافعی، یدالله بستان،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: امروزه تمام کشورهای توسعه‌یافته و در حال‌ توسعه به اهمیت موضوع بهره‌وری به‌عنوان یکی از ضرورت‌های توسعه اقتصادی و کسب برتری رقابتی در عرصه‌های بین‌المللی تأکید دارند. براساس تئوری‌های جدید رشد اقتصادی، این بهره‌وری است که در درازمدت امکان رشد را فراهم می‌آورد. از طرفی نیز اهمیت نقش نوآوری در افزایش رقابت‌پذیری در سطح بین‌المللی آشکار است. از این‌رو هدف اصلی در مطالعه پیش‌رو بررسی راهکارهایی جهت افزایش صادرات محصولات دانش‌بنیان با استفاده از روابط اقتصادسنجی است.
مواد و روش‌ها: در مطالعه حاضر از الگوهای اقتصادسنجی فضایی و اطلاعات ۱۱ کشور نوظهور (برزیل، شیلی، چین، کره‌جنوبی، مالزی، مکزیک، پرو، سنگاپور، هند، لهستان و تایلند) به‌ همراه ایران برای دوره زمانی ۱۹۹۵ الی ۲۰۱۸ جهت بررسی اثر نوآوری و بهره‌وری بر صادرات محصولات دانش‌بنیان استفاده شده است.
یافته‌ها: نتایج حاصل از مدل مختلط رگرسیون-خودرگرسیون حاکی از اثر مثبت و معناداری بالای متغیرهای نوآوری و بهره‌وری بر صادرات محصولات دانش‌بنیان می‌باشد. همچنین بررسی ضرایب همبستگی فضایی نشان می‌دهد که سرریز فضایی صادرات محصولات دانش‌بنیان یکی از مهم ترین متغیرهای توضیح‌دهنده تغییر سطح تولید صادرات محصولات دانش‌بنیان است. به‌عبارت دیگر صادرات محصولات دانش‌بنیان هر کشور از صادرات محصولات دانش‌بنیان در مناطق همسایه تاثیرپذیر است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج تحقیق انتظار می‌رود سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران اقتصادی توجه جدی به بهبود شاخص نوآوری و بهره‌وری در راستای ارتقا عملکرد صادرات محصولات‌دانش‌بنیان داشته و همچنین در انتخاب، شرکای تجاری و بومی‌سازی محصولات دانش‌بنیان وارداتی در جهت مقاوم‌سازی اقتصاد را مورد توجه قرار دهند.

مریم اسدپورکردی، رقیه زاهدیان تجنکی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه و هدف: بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخش‌‌های مهم در اقتصاد با ایفای نقش‌‌های مهمی چون تامین امنیت غذایی و مساعدت بازار عوامل تولید، یکی از مصرف‌‌کنندگان انرژی به شمار می‌‌آید. به‌‌طوری‌‌که امروزه تولید بخش کشاورزی و پیشرفت تکنولوژی‌‌های بکار رفته در این بخش به اندازهای به‌ انواع مختلف انرژی‌‌ها وابسته گردیده است که مصرف انرژی در این بخش طی چهار دهه روند افزایشی داشته است. یکی از عوامل اثرگذار بر رفتار مصرفی فعالان اقتصادی در زمینه انرژی، حاکمیت و کارآمدی آن می‌‌باشد به‌‌طوری‌‌که با سیاست‌‌های درست و اجرای دقیق آنها می‌‌تواند بر تغییر یا اصلاح رفتار مصرف انرژی اثرگذار باشد. از این رو در این مطالعه به بررسی عوامل اثرگذار بر انرژی‌‌ مصرف شده (گازوئیل) در بخش کشاورزی با تاکید بر نقش حکمرانی در ۲۲ کشور با درآمد متوسط رو به پایین پرداخته شده است.
مواد و روش‌‌ها: برای برآورد مدل از الگوی پانل توبیت استفاده شده است. اطلاعات این مطالعه از سایت خواروبار جهانی و بانک جهانی برای دوره ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۸ جمع‌‌آوری شده است.
یافته‌‌ها: نتایج برآورد الگوی پانل توبیت نشان داد بجز شاخص کنترل فساد مابقی شاخص‌‌های حکمرانی (ثبات سیاسی، حق اظهار نظر و پاسخگویی و حاکمیت قانون) اثر منفی بر مصرف گازوئیل در بخش کشاورزی دارند. با افزایش امتیاز هر یک از شاخص‌‌های حق اظهار نظر و پاسخگویی، ثبات سیاسی، حاکمیت قانون و کنترل فساد به میزان یک درصد، مقدار انرژی مصرف شده در بخش کشاورزی در کشورهای مورد مطالعه ۱/۲۱-، ۰/۰۶-، ۰/۶۳- و ۲/۳۳ درصد تغییر می‌‌یابد. در مقابل متغیرهای سرمایه‌‌گذاری داخلی، سهم بخش کشاورزی از اقتصاد و رشد بخش کشاورزی اثر مثبت بر مصرف گازوئیل در بخش کشاورزی دارند.
نتیجه‌‌گیری: با توجه به نتایج این تحقیق پیشنهادهایی نظیر بهبود وضعیت حکمرانی در کشورهای مورد بررسی، گسترش حجم تجارت و توسعه سیستم‌‌های هوشمند در جهت افزایش سهم انرژی‌‌های پاک و کاهش سهم گازوئیل از سبد مصرف انرژی توصیه می‌‌شود. همچنین مقایسه اثر نهایی شاخص‌‌های حکمرانی نشان می‌‌دهد کنترل فساد اثر بیشتری نسبت به سایر شاخص‌‌های حکمرانی دارد، لذا توصیه می‌‌شود اقدامات موثر در جهت کنترل فساد به ویژه مسائل زیست‌‌محیطی و گسترش مصرف انرژی‌‌های پاک صورت پذیرد.

زهرا غفاری مقدم، ریحانه اشتری نژاد،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه و هدف: یکی از عوامل مهم در توسعه اقتصادی و تأمین درآمدهای ارزی تجارت خارجی میباشد. در سال‌های اخیر وجود نوسان قیمتی در بازار نفت، درآمد ارزی کشور را با تغییرات زیادی روبهرو کرده و اقتصاد کشور را متأثر ساخته است. این امر لزوم تنوع‌بخشی به محصولات صادراتی و تجارت و تأکید بر اهمیت تجارت فرآورده‌های غیرنفتی را نشان می‌دهد. بنابراین، تمرکز بر تجارت بخش کشاورزی با توجه به اهدافی مانند خودکفایی و امنیت غذایی و امکان درآمدهای ارزی بالای بخش مذکور غیرقابل‌اجتناب است. خرما یکی از مهمترین اقلام صادرات غیرنفتی ایران است که صادرات آن قدمت طولانی دارد. ایران از نظر صادرات خرما همواره در سطح جهان رتبه اول یا دوم را به­ خود اختصاص داده است.
مواد و روش‌ها: در مطالعه حاضر اثر کوتاه‌مدت و بلندمدت نرخ ارز واقعی، میزان تولید خرما و نسبت قیمت داخلی به قیمت جهانی بر حجم صادراتی این محصول با استفاده از الگوی خودرگرسیون با وقفههای توزیع ­شده (ARDL) و الگوی تصحیح خطا  (ECM)در ایران طی سال‌های ۱۴۰۰- ۱۳۷۰ تخمین و ضمن بررسی رابطه بلندمدت بین متغیرهای الگو، پویایی‌‌های کوتاه‌‌مدت الگو و سرعت تعدیل عدم تعادل کوتاه‌‌مدت به بلندمدت برآورد شده است.
 یافته‌ها: نتایج نشان داد در کوتاه‌مدت نسبت قیمت داخلی به خارجی رابطه مثبت و معنی‌دار بر میزان صادرات خرما دارد. همچنین نتایج حاصل از تخمین رابطه بلندمدت نشان داد چنانچه در بلندمدت میزان صادرات و نسبت قیمت داخلی به خارجی یک درصد افزایش یابد میزان صادرات به­ ترتیب ۰/۰۱۶ و ۰/۸۱ درصد افزایش خواهد یافت. نتایج آزمون ECM نیز نشان میدهد که هر عدم تعادلی در مدل، در بلندمدت به­سمت تعادل حرکت میکند و کمتر از یک دوره حدوداً یکساله طول میکشد تا خطای تعادل کوتاه‌مدت اصلاح شود و مدل به تعادل بلندمدت خود بازگردد.
نتیجه‌گیری: از آنجائی­که نرخ ارز اثر مثبت بر صادرات خرما داشت، با افزایش مقدار نرخ ارز درآمد حاصل از صادرات خرما افزایش می‏ یابد و این موضوع باعث افزایش انگیزه صادرکنندگان جهت افزایش مقدار صادرات خرما میشود. کاهش انحرافات ارزی نیز سبب افزایش صادرات خرما می‌گردد. لذا، توصیه میشود که سیاستهای ارزی کشور در جهت حمایت از صادرات و کاهش واردات محصولات کشاورزی اتخاذ گردد. در این راستا، پیشگیری از نوسانات نرخ ارز و همچنین اطلاعات شفاف درباره روند آینده تغییرات نرخ ارز نقش مؤثری در افزایش درآمد صادرکنندگان و مقدار صادرات و حفظ موقعیت ایران در بازارهای جهانی خواهد داشت. نسبت قیمت داخلی به قیمت جهانی در بلندمدت اثر معنی‌داری بر میزان صادرات خرما داشت. اگر سیاست دولت مبنی بر کاهش صادرات بر اساس سیاستهای مختلف به ­ویژه حفظ ذخایر آبی باشد، افزایش قیمت داخلی نسبت به قیمت جهانی (از طریق عوارض صادرات) پیشنهاد میشود.

پریا قبله، محمد خداوردیزاده، مرتضی مولایی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه و هدف: نوسان درآمدهای حاصل از صدور نفت خام و پایان‌پذیر بودن منابع نفتی، سیاست‌گذاران و برنامه­ ریزان کشور را به این باور رسانده ‌است که گسترش صادرات غیرنفتی، رهایی از اقتصاد تک‌محصولی و تنوع بخشیدن به درآمدهای صادراتی کشور به ‌منظور کاهش آسیب‌پذیری اهداف توسعه اقتصادی ضرورت دارد. گیاهان ‌دارویی یکی از منابع بسیار ارزشمند در حوزه منابع طبیعی ایران به­ شمار می‌آیند به ­گونه‌ای که اگر به­ نحو مناسبی بهره‌برداری شوند و به موقعیت صادراتی آنها در دنیا توجه شود، می‌تواند در راستای هدف توسعه صادرات غیرنفتی مفید واقع شوند‌. نظر به اهمیت گیاهان دارویی در صادرات غیرنفتی کشور، پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر عرضه صادرات گیاهان دارویی منتخب ایران صورت پذیرفته است.
مواد و روش­ ها: جهت تعیین عوامل موثر بر صادرات گیاهان دارویی ایران از الگوی خود رگرسیون با وقفه‌های توزیعی(ARDL) استفاده شد. جهت بررسی وجود رابطه بلندمدت بین متغیرها آزمون باند مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی ثبات الگو از آزمون‌های مجموع تجمعی باقی ‌مانده‌ها (CUSUM) و مجموع تجمعی مربعات باقی ‌مانده‌ها (CUSUMSQ) استفاده شد. دوره مطالعه این تحقیق ۲۰۱۶-۱۹۷۸می­ باشد. داده‌های این مطالعه از منابع مختلف شامل سازمان خواروبار کشاورزی (FAO) و بانک مرکزی جمع‌‌آوری شده است.
یافته­ها: بررسی ایستایی متغیرها نشان داد که تمام متغیرها ایستا از درجه I(۰) یا I(۱) هستند، بنابراین می‌توان از مدل ARDL برای بررسی ارتباط کوتاه‌مدت و بلندمدت استفاده نمود. نتایج ازمون باند نشان داد که بین متغیرها ارتباط بلند مدت وجود دارد. مطابق نتایج بدست امده متغیر‌های نوسانات نرخ ارز، صادرات گیاهان دارویی کشور‌های رقیب و صادرات نفت ایران در بلند‌مدت تأثیر منفی و معنی‌دار و متغیر‌های قیمت صادراتی گیاهان دارویی ایران، تولید ‌داخلی گیاهان ‌دارویی، نرخ ارز واقعی و متغیر مجازی آزادسازی تجاری تأثیر مثبت و معنی‌داری بر مقدار صادرات گیاهان‌ دارویی ایران داشته‌اند.
نتیجه گیری: با افزایش درآمدهای نفتی طی دوره مورد بررسی صادرات گیاهان دارویی کاهش می‌یابد. دلیل این موضوع می‌تواند توجه کمتر دولت به سایر بخش‌ها از جمله کشاورزی در شرایط رونق درآمد‌های نفتی است. توجه به پتانسیل­ های صادراتی بخش کشاورزی و گیاهان دارویی می­ تواند یکی از راهکارهای تدریجی در جهت خروج اقتصاد کشور از صادرات فرآورده‌های خام نفتی به شمار آید. با توجه به اثر منفی نوسانات نرخ ارز بر عرضه صادرات گیاهان دارویی در بلند مدت، اتخاذ سیاست‌های مناسب در جهت کاهش نوسانات نرخ ارز و همچنین حمایت مالی از صادر­کنندگان در مقابل نوسانات نرخ ارز توصیه می ­شود.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به اقتصاد و امنیت غذایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Economics and Food Security

Designed & Developed by : Yektaweb