سمیه پیروز، محمد کریم معتمد، محمد کاوسی کلاشمی، فاطمه قربانی پیرعلیدهی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۴۰۲ ۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: ارزش غذایی بالا و کاربردهای دانههای روغنی مانند بادام زمینی در صنایع غذایی توجه به وضعیت تولید این محصولات را افزایش داده است. بادام زمینی یکی از انواع دانههای روغنی ارزشمند میباشد که از لحاظ درصد روغن و پروتئین منحصر به فرد محسوب میشود .ویژگیهایی نظیر کوتاه بودن دورۀ کشت، سرمایهگذاری اندک و درآمدزایی مناسب برای روستاییان، کشت این محصول را برای کشاورزان بسیار جذاب کرده است. این فعالیت بهدلیل شرایط اقلیمی، جغرافیایی و سابقه طولانی در استان گیلان، ظرفیتهای فراوانی برای توسعه دارد. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به فرم تابعی تولید صحیح کشت بادام زمینی و ارزشگذاری اقتصادی نهادههای بهکار رفته در فرآیند تولید این محصول است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی است. این تحقیق در شهرستان آستانه اشرفیه قطب اصلی تولید بادام زمینی در استان گیلان صورت گرفت. جامعۀ آماری تحقیق، ۵۰۰۰ کشاورز بادام کار شهرستان آستانه اشرفیه هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل ۱۱۹ نفر تعیین شد. ابزار اصلی جمعآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه بوده است. پس از تهیه لیست کشاورزان بادامکار این شهرستان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، دادههای مورد نیاز جمعآوری شد. جهت تعیین فرم صحیح تابعی، ابتدا ۵ فرم تابعی کاب- داگلاس، ترانسندنتال، ترانسلوگ، درجه دوم و لئونتیف تعمیمیافته برآورد گردید که در پایان از بین آنها الگوی لئونتیف تعمیمیافته بهعنوان الگوی برتر انتخاب شد.
یافتهها: مقدار کشش جزئی نشان داد که سموم شیمیایی بیشترین اثرگذاری و کود شیمیایی کمترین اثرگذاری را بر تغیرات عملکرد بادام زمینی دارا میباشند. نتایج حاصل از برازش تابع لئونتیف نیز این یافته را تأیید کرد که میزان بهکارگیری عوامل تولید بادام زمینی در استان گیلان در محدودۀ ناحیۀ دوم تولید قرار دارد. ارزش اقتصادی نهادههای ماشینآلات ۴۹۱۱۱۲ ریال، نیروی کار ۱۲۲۲۸۵ ریال، سموم شیمیایی ۵۳۷۴۲ ریال و کود شیمیایی ۲۹۶۷۹ ریال محاسبه گردید. نتایج همچنین نشان داد که ارزش اقتصادی برآورد شده برای نهادههای مختلف تولید تفاوت زیادی با ارزش بازاری دارند.
نتیجهگیری: هر چهار عامل تولید دارای کشش جزئی کمتر از یک میباشند که حاکی از آن است میزان بهکارگیری عوامل تولید در بادام کاری بهینه بوده و بادامکاران استان گیلان در محدودۀ ناحیۀ دوم به تولید میپردازند. با توجه به مقدار کشش تولیدی قابل توجه نهادۀ ماشینآلات توصیه میگردد توسعۀ مکانیزاسیون در زراعت بادام زمینی جزء اولویتهای سیاستگذاری در این استان قرار گیرد.
ریحانه یحیایی، محمد کاوسی کلاشمی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۴۰۲ ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه و هدف: در زنجیره تأمین غلات اساسی نظیر برنج، تقلب، نظارت ضعیف و تأخیر در رسیدن محصول به مقصد نهایی همواره جزء چالشهای اساسی ذینفعان این زنجیره ها است. بهبود سامانه نظارت و ردیابی زنجیره تأمین، بهترین راه حل جهت کاهش اختلافات بین شرکای تجاری و عدم تقارن اطلاعاتی در این زنجیره ها می باشد. بلاکچین به دلیل به هم پیوستگی و ارتباط دادن اقدامها به یکدیگر، نقشه برداری و تجسم مراحل در زنجیره تأمین را به راحتی امکان پذیر میکند. این فناوری باعث ایجاد اعتماد در میان طرفهای ذینفع در یک زنجیره تأمین می شود، زیرا دسترسی آزاد به داده کلیدی نقاط مختلف زنجیره را فراهم می کند. بلاکچین اجرای قراردادهای هوشمند را تسهیل می کند و در صورت تحقق شرایط از پیش تعیین شده در خصوص اقدام ها، به طور خودکار شرایط قرارداد و اقدامها را به روز میکند. از آنجایی که بلاکچین مبتنی بر یک دفتر کل توزیع شده که از چندین نسخه تشکیل شده است، دستکاری در یک تراکنش خاص تقریباً غیرممکن است زیرا باید همه نسخهها را به طور همزمان تغییر داد. همچنین، بلاکچین برای تضمین و حفظ اجماع در مورد فرایندهای زنجیره سودمند است زیرا همه ذینفعان میدانند که تراکنش ها خودکار و معتبر می باشند. کاربرد فناوری بلاکچین در مدیریت زنجیره های تأمین مزایای زیادی مانند قابلیت ردیابی، امنیت اطلاعات، شفافیت و اعتماد را در پی دارد. سنتی بودن شیوه نظارت و ردیابی در زنجیره تأمین برنج، نگرانی های جدی را در خصوص تقلب و عدم تضمین کیفیت به همراه دارد. در این شرایط ایجاد اعتماد و شفافیت بین ذینفعان زنجیره بسیار دشوار است. کاربرد فناوری بلاکچین میتواند پیشران گذار از مدیریت سنتی زنجیره تأمین برنج در ایران باشد. شناسایی مؤلفه های اثرگذار بر کاربرد این فناوری در زنجیره تأمین و تعیین اهمیت آنها میتواند موجب بهبود فرایند سیاستگزاری در این حوزه گردد. با توجه به اهمیت برنج در سبد غذایی خانوار ایرانی و نگرانی های موجود در خصوص ایمنی غذایی و مباحثی نظیر تقلب در زنجیره تأمین این محصول، پژوهش حاضر شناسایی پبشرانهای اثرگذار بر استفاده از فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین برنج و اولویت بندی آنها را مدنظر قرار داد.
مواد و روشها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. ابزار پژوهش پرسشنامه مقایسه های زوجی مبتنی بر هدف، معیار و زیرمعیارهای درخت تصمیم می باشد. درخت تصمیم پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی پیشرانهای اثرگذار بر استفاده از فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین برنج، تشکیل شد و شامل شش معیار و ۲۶ زیرمعیار است. در طراحی درخت تصمیم از یافته های پژوهشهای پیشین و نظر خبرگان نمونه استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه مقایسه های زوجی توسط ۱۰ نفر از خبرگان بازار برنج در استان گیلان طی بازه زمانی بهار ۱۴۰۲ بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین وزن نسبی معیارها و زیرمعیارهای پژوهش، فرایند سلسله مراتبی فازی کروی به کار رفت. اجرای این فرایند در پنج مرحله شامل ایجاد درخت تصمیم، ایجاد ماتریس مقایسات زوجی با استفاده از اصطلاحات زبانی، بررسی سازگاری ماتریس مقایسات زوجی، محاسبه وزنهای فازی و تعیین امتیاز رتبه بندی نهایی گزینه ها صورت می گیرد. به منظور دستهبندی زیرمعیارها از نظر شدت اثرگذاری، رهیافت فاصله انحراف معیار از میانگین به کار رفت.
یافته ها: با توجه به تعداد معیارها و زیرمعیارهای درخت تصمیم، هفت گروه مقایسه و ۶۲ مقایسه زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار یافته های پژوهش با استفاده از شاخص ناسازگاری مورد ارزیابی قرار گرفت. مقدار شاخص ناسازگاری در تمامی مقایسه های صورت گرفته کمتر از ۱۰ درصد می باشد که بیانگر اعتبار وزنهای نسبی حاصل است. معیارهای "قرارداد هوشمند"، "ردیابی و جلوگیری از تقلب" و "ساده سازی معاملات" با مجموع وزن نسبی بیش از ۵۷ درصد به ترتیب سه معیار با اهمیت از نظر خبرگان نمونه میباشد. در بین زیرمعیارهای قرارداد هوشمند، "افزایش اعتبار زنجیره تأمین برنج" با وزن نسبی ۲۹/۵۲ درصد بیشترین اهمیت را دارا است. در خصوص زیرمعیارهای مرتبط با "ردیابی و جلوگیری از تقلب" و "ساده سازی معاملات" نیز "شناسایی سریع برنج" با وزن نسبی ۲۰/۳۰ درصد و "پرداخت بدون نیاز به بانک" با وزن نسبی ۲۴/۶۵ درصد، مهمترین پیشران می باشند. دسته بندی پیشرانها با استفاده از رهیافت فاصله انحراف معیار از میانگین نشان داد که چهار زیرمعیار در دسته اثرگذاری با شدت خیلی زیاد، هشت زیرمعیار در دسته اثرگذاری با شدت زیاد، ۱۱ زیرمعیار در دسته اثرگذاری با شدت کم و سه زیرمعیار در دسته اثرگذاری با شدت خیلی کم می باشند. افزایش اعتبار زنجیره تأمین برنج، عدم نیاز به حضور فیزیکی در تنظیم قراردادها، ذخیره ایمن اطلاعات زنجیره تأمین برنج، و سرعت بخشیدن به انتقال داده ها در زنجیره تأمین برنج، زیرمعیارهای دارای شدت اثرگذاری خیلی زیاد می باشند.
نتیجه گیری: استفاده از فناوری بلاکچین در مدیریت و بهینه سازی زنجیره تأمین محصولات کشاورزی و مواد غذایی مورد تأکید بسیاری از پژوهشگران، مدیران عملیاتی و سیاستگزاران است. بسیاری از چالشهای موجود در زنجیره تأمین برنج نیاز به ترویج کاربرد فناوری های جدید مانند بلاکچین دارد. یافته های این پژوهش مشتمل بر شناسایی، اولویت بندی و دسته بندی پیشرانهای اثرگذار بر استفاده از فناوری بلاکچین در زنجیره تأمین برنج، فرصت مناسبی جهت تدوین بسته سیاستی مرتبط و اقدام های عملیاتی در زنجیره تأمین فراهم می آورد.